مجموعه شبانه ها اثر بهاره مرادنژاد
گذشته
گمگشته یی در ناکجا آباد بودم
من عابری که برده نام از یاد بودم
من رنجِ موجی در تلاطم های دریا
من ماتم و آوازِ قو در باد بودم
میخواستم از چشمِ مردم دور باشم
از ظلمِ آدم ها پر از فریاد بودم
هرگز کسی مانند من تنها نمیشد
در اوجِ سختی های خود فولاد بود
با زخمِ باقی مانده یی از هر تبر هم
اردیبهشتی سبز در مرداد بودم
از کودکی با واژه و شب خو گرفتم
با شعر و غم سر کردم و آزاد بودم
حالا چرا صبرو قراری نیست با من؟
من که پریشان خاطری دلشاد بودم
گمگشته یی در ناکجا آباد بودم
من عابری که برده نام از یاد بودم
من رنجِ موجی در تلاطم های دریا
من ماتم و آوازِ قو در باد بودم
میخواستم از چشمِ مردم دور باشم
از ظلمِ آدم ها پر از فریاد بودم
هرگز کسی مانند من تنها نمیشد
در اوجِ سختی های خود فولاد بود
با زخمِ باقی مانده یی از هر تبر هم
اردیبهشتی سبز در مرداد بودم
از کودکی با واژه و شب خو گرفتم
با شعر و غم سر کردم و آزاد بودم
حالا چرا صبرو قراری نیست با من؟
من که پریشان خاطری دلشاد بودم
بهاره مرادنژاد
تاریخ ثبت اشعار : 1399/04/07
سرقت ادبی از این مجموعه شعر پیگرد قانونی دارد
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
ها ,یی ,شعر ,بهاره ,های ,بودممن ,شبانه ها ,غم سر ,سر کردم ,و غم ,گرفتمبا شعر
درباره این سایت