خاطرات زخمی
قاب عکس خالی روی میز
قاب عکس خالی روی میز
دشمن بی رحم ثانیه ها
لبخند تورا درخود دفن می کند.
دفتر
دفتر
قلم
و برزخ خیالاتم
تنها دوست واقعی ام
که آغوش تو را ترسیم می کنند
از نامت براده براده شعر می ریزد
بر روی خاطرات زخمی ام.
عقربه های گیج ساعت
عقربه های گیج ساعت
به عقب بر می گردند
به حس گناهی که سر می رود
از خیابان های یکطرفه احساسم
شب از خیال من
شب از خیال من
پریده است!
زهرا چمن مطلق
تاریخ ثبت شعر : 1398/07/15
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
خاطرات ,زهرا ,های ,چمن ,شعر ,زخمی ,زهرا چمن ,خاطرات زخمی ,چمن مطلق ,گناهی که ,حس گناهی
درباره این سایت