قرار آخر
قرار آخرمان را چه خوب یادم هست
قرار آخرمان را چه خوب یادم هست
قرار آخرمان نیمه های بهمن بود
قسم به لحظه آخرکه خوب می دانی
هرآنچه را که شکستی غرور یک زن بود
به آن سکوت غم انگیز و سردمان سوگند
به آن سکوت غم انگیز و سردمان سوگند
به برف های نشسته به کوچه بن بست
و آن خدای بزرگی که دوستش داریم
که زندگی پس از تو برای من مرگ است
تمام ثانیه ها در سکوت جان می داد
تمام ثانیه ها در سکوت جان می داد
قرار آخرمان سرد بود وباد می آمد
از آن نگاه غریبانه، تلخ خندعجیب
ازآسمان و زمین، انجماد می آمد
شبیه من شده بود آسمان پهناور
شبیه من شده بود آسمان پهناور
به جای گریه فقط آه سرد می بارید
چه روزسرد و غریبی میانه ی بهمن
قرار آخرمان بود و درد می بارید.
سیده سارا نژاد
تاریخ ثبت شعر : 1398/11/05
تاریخ ثبت شعر : 1398/11/05
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
آخرمان ,سارا ,سیده ,سکوت , ,سرد ,سیده سارا ,سارا ,قرار آخر ,زمین، انجماد ,خندعجیبازآسمان و
درباره این سایت