تقلا
توخودت را به هر دری زده ای
توخودت را به هر دری زده ای
مثل یک مرغ بال و پر بسته
دوست داری دوباره پر بکشی
از تقلا نمی شوی خسته
دوست داری که آن خیابان را
در خیالت دوباره طی بکنی
آن همه حسرتی که می خوردی
بخوری و دوباره قی بکنی
مثل مستی ملول ولایعقل
توی شعرت تلو تلو بخوری
از نگاهی که برده جانت را
خنجری تیز از جلو بخوری
بکشی دست روی احساست
بکشی دست روی احساست
گره از بغض کهنه وا بکنی
بر بلندای خاطره اینبار
همه ی شهر را صدا بکنی
بعد از این طول راه را تنها
از خودت تا خدا وجب بزنی
بد بشوی بین راه و برگردی
به خودت بازهم رکب بزنی
دوست داری دوباره برگردی
بر سر خط عشق و بی عاری
بدری پیله را و پر بکشی
فارغ از ترس و آبرو داری
سیده سارا نژاد
تاریخ ثبت شعر : 1398/11/05
تاریخ ثبت شعر : 1398/11/05
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
داری ,تقلا ,سارا ,تلو ,خودت ,راه ,و پر ,سارا ,داری دوباره ,خدا وجب ,تنهااز خودت
درباره این سایت