و زمین کشتزار زخم است
به گردی خوابی در جغرافیا
و زمین که کشتزار زخم است
برای نماندن آمده بود
برای صلح.
جنگ می خواست
تن به تن
زنی که جوانیش را دریده بود
از دیوار میگفت
و سردی جنگی
که بر سنگینی دوشش
نیزه پرتاب می کرد
تاب را از خوابگاه
و خواب را بر مژگانش مسموم کرده بود
دولت هزار ساله
زیر پاهاش
و او بامداد سحر گاه جمعه
که در دشتهای تنش
پرسان ،پرسان می خرامید
به گردی خوابی در جغرافیا
و زمین که کشتزار زخم است
برای نماندن آمده بود
برای صلح.
جنگ می خواست
تن به تن
زنی که جوانیش را دریده بود
از دیوار میگفت
و سردی جنگی
که بر سنگینی دوشش
نیزه پرتاب می کرد
تاب را از خوابگاه
و خواب را بر مژگانش مسموم کرده بود
دولت هزار ساله
زیر پاهاش
و او بامداد سحر گاه جمعه
که در دشتهای تنش
پرسان ،پرسان می خرامید
سمیرا شهیکی
تاریخ ثبت شعر : 1399/03/17
تاریخ ثبت شعر : 1399/03/17
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
زخم ,زمین ,کشتزار ,تن ,پاهاشو ,ساله ,کشتزار زخم ,زمین کشتزار ,و زمین ,بوددولت هزار ,هزار ساله
درباره این سایت