مجموعه پرواز خیال اثر بدری دهنوی
مرگ
مرگ روی شانه هایم چکه می کند
از جمجمه ای معلق
در گذر ثانیه ها
و من
تاب می خورم
در پاندول ساعتی
که هر لحظه مرا
روی دست های خودم
تشیع می کند .
از جمجمه ای معلق
در گذر ثانیه ها
و من
تاب می خورم
در پاندول ساعتی
که هر لحظه مرا
روی دست های خودم
تشیع می کند .
بدری دهنوی
ستاره ها
تمام ستاره ها را
پشت پایت به دریا ریختم
به آسمان که رسیدی
خورشید را
برای الفبای صبح هایم بفرست
ابرها هنوز
مشقم را تمام نکرده اند .
پشت پایت به دریا ریختم
به آسمان که رسیدی
خورشید را
برای الفبای صبح هایم بفرست
ابرها هنوز
مشقم را تمام نکرده اند .
بدری دهنوی
خوابهایم که یخ زدند
خوابهایم که یخ زدند
زمستان روی دستهایم تلمبار شد
و آغوش پنجره سرد
کاش می آمدی
چنان که رد پاهایت روی برف
جا نمی ماند
وقصه ای می گفتی گرم
از کلاغ هایی که به خانه رسیدند
اما حرفی برای گفتن نداشتند
اصلا
تا زغال سرگرم سیاه کردن زمستان است
بیا تصویرت را
برای این پنجره تصویب کن
لای فصل هایی که
صدای خورشید
به صبح هایم نرسید .
خوابهایم که یخ زدند
زمستان روی دستهایم تلمبار شد
و آغوش پنجره سرد
کاش می آمدی
چنان که رد پاهایت روی برف
جا نمی ماند
وقصه ای می گفتی گرم
از کلاغ هایی که به خانه رسیدند
اما حرفی برای گفتن نداشتند
اصلا
تا زغال سرگرم سیاه کردن زمستان است
بیا تصویرت را
برای این پنجره تصویب کن
لای فصل هایی که
صدای خورشید
به صبح هایم نرسید .
بدری دهنوی
تاریخ ثبت اشعار : 1399/07/10
سرقت ادبی از این مجموعه شعر پیگرد قانونی دارد
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
بدری ,روی ,هایم ,صبح ,خورشید ,خیال ,که یخ ,صبح هایم ,هایی که ,پرواز خیال ,حرفی برای
درباره این سایت