دیوان چشم هایت
زلف آرامش شب بی تو پریشان می شود
زلف آرامش شب بی تو پریشان می شود
بی تو اقیانوس هم دلتنگ باران می شود
جای خود در آینه هر بار می بینم تو را
آینه از این همه احساس حیران می شود
هرچه زیبایی است این جا غبطه ات را می خورد
ماه از شرم تو پشت ابر پنهان می شود
دست من دیوان خواجه نیتم دیدار توست
با تو من که هیچ حافظ هم غزلخوان می شود
هر نگاهت یک غزل، از من نگاهت را نگیر
این غزل ها عاقبت یک روز دیوان می شود
فاطمه شاهمیری
تاریخ ثبت شعر : 1398/10/09
تاریخ ثبت شعر : 1398/10/09
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
تو ,دیوان ,هم ,چشم ,نگاهت ,یک ,دیوان چشم ,هم غزلخوان ,حافظ هم ,که هیچ ,غزلخوان می
درباره این سایت