بدتر است
دلبر که رفت، دلشدگان را خبر کنید!
جان کندن از وفاتِ به یکباره بدتر است
گاهی زبان به قصد جفا باز می کنی
زخم زبان ز ترکش خمپاره بدتر است
فریاد اگر که آدم ناکس امین توست
هشیارِ پست از آدم می خواره بدتر است
حسرت نخور که چین به جبینَت نشسته، چون
دل مردگی ز پیری رخساره بدتر است
دوری کن از رفیق ریاکارِ اهل رنگ
یارِ دورو ز دشمن بدکاره بدتر است
شوهر نکن به آدم بی ارزش و خسیس
مرد کنس ز مفلس بیچاره بدتر است
از ناگهان شنیدنِ اخبار بد بترس
یکبارگی از عادت همواره بدتر است
گر روزه ات به عمد و رضا خورده ای که هیچ!
امّا بدان، ندادنِ کفّاره بدتر است
مهشید ملکی زاده
تاریخ ثبت شعر : 1398/10/27
تاریخ ثبت شعر : 1398/10/27
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
بدتر ,ز ,آدم ,زبان ,ملکی ,استاز ,بدتر استاز ,استاز ناگهان ,بیچاره بدتر ,مفلس بیچاره ,کنس ز
درباره این سایت