قلم
قلم را تو
قلم را تو
به دستانم سپردی
وقتی که نگاهت در ماورای
ذهنمماندگار شد
من با قلم بیگانه بودم
من با قلم بیگانه بودم
حرکت ِ زُلفان تو
در مسیر بادهای موسمی
به جریان انداخت قلمم را
قلمم بی رنگ بود
قلمم بی رنگ بود
بی جوهر
سرخی خون ِ لبانت
شد جوهر قلمم
و چشمانت خود
کتابی ست
که هنوز نگارنده ای ندارد
عبدالحمید بنی اسدی
تاریخ ثبت شعر : 1398/11/25
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
عبدالحمید ,قلم ,قلمم ,بنی ,ِ ,قلممو ,عبدالحمید بنی ,قلممو چشمانت ,جوهر قلممو ,چشمانت خودکتابی ,ست که
درباره این سایت