محل تبلیغات شما


کهکشان

تو کهکشان بودی من از سیاره هایش

تو زله بودی من ازآواره هایش

تو جنگ تحملی شدی توی تن من

در من فقط جا مانده از خمپاره هایش

شهری عزادارم که بعد از رفتن تو

چسبیده رنگ تیره بر دیواره هایش

میدان شهری که تو را در خاطرش داشت

بیچاره تر گشته همه بی چاره هایش

در حوض آبی که پر از ماهی تُنگیست

خون می چکد از داخلِ فواره هایش

امواج دریای غمت کشتی شکستند

حالا فقط جا مانده تخته پاره هایش

من خسته ام از غصه های اینچنینی

تاوان عشق ات مانده با کفاره هایش

علی اصغر محبی

تاریخ ثبت شعر : 1398/12/07


شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی

غم آزرده - فرشته گلدوست طالکوئی

کِی - نوران شیرزاد

مانده ,اصغر ,جا ,فقط ,هایش ,هایشتو ,جا مانده ,بودی من ,فقط جا ,غمت کشتی ,امواج دریای

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه سیار روستایی گرمسار پایگاه اینترنتی رسالت و ولایت تمدید مهلت ثبت نام مرزنشینان تا اخر سال 1396 دانستنی های جنسی و زناشویی diralyta صبح شوشتر woodcbepecomp Janie's page GOONAGOON