دو روی سکّه
خودم هم سخت حیرانم از این برگی که رو کردی
مرا با یک منِ ناآشناتر روبرو کردی
چهل سالی دو روی سکّه ام این رو و آن رو شیر
مرا با روی خطِ سکّه ام بی آبرو کردی
نباید تشت این دلدادگی از بام می افتاد
من آرامش طلب بودم ،تو اما های و هو کردی
چه بیم از زخم بیگانه مرا تیر نگاهت کُشت
به خون غلتیدم و دیدم که با خونم وضو کردی
اگر چه آرزوی هر دوی ما عشق بود اما .
تو بودی آرزویم ، حیف او را آرزو کردی
ننوشیدم ز جام باده ای جز باده ی چشمت
"تو با اغیار پیش چشم من مِی در سبو کردی"
تو هم مانند من بیچاره خواهی شد از آنجا که
برای رفع دلتنگی به یک بیگانه خو کردی
خودم هم سخت حیرانم از این برگی که رو کردی
مرا با یک منِ ناآشناتر روبرو کردی
چهل سالی دو روی سکّه ام این رو و آن رو شیر
مرا با روی خطِ سکّه ام بی آبرو کردی
نباید تشت این دلدادگی از بام می افتاد
من آرامش طلب بودم ،تو اما های و هو کردی
چه بیم از زخم بیگانه مرا تیر نگاهت کُشت
به خون غلتیدم و دیدم که با خونم وضو کردی
اگر چه آرزوی هر دوی ما عشق بود اما .
تو بودی آرزویم ، حیف او را آرزو کردی
ننوشیدم ز جام باده ای جز باده ی چشمت
"تو با اغیار پیش چشم من مِی در سبو کردی"
تو هم مانند من بیچاره خواهی شد از آنجا که
برای رفع دلتنگی به یک بیگانه خو کردی
فاطمه اتحاد
تاریخ ثبت شعر : 1399/01/20
تاریخ ثبت شعر : 1399/01/20
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
روی ,رو ,سکّه ,تو ,یک ,ام ,دو روی ,روی سکّه ,سکّه ام ,جام باده ,باده ای
درباره این سایت