غم ماندگار
ما با تمام درد و غم سینه ساختیم
با ازدحام بیش و کم سینه ساختیم
آتش نبود و آب نبود و هوا نبود
آتش نبود و آب نبود و هوا نبود
آتش خود از شرار دم سینه ساختیم
در سفره های خالی پیجیده با حیا
در سفره های خالی پیجیده با حیا
با آبروی محترم سینه ساختیم
سرخورده از حکایت بال و قفس شدیم
سرخورده از حکایت بال و قفس شدیم
زخمی میان جام جم سینه ساختیم
با هر چه بود و هر چه نبودش ، به باد رفت
با هر چه بود و هر چه نبودش ، به باد رفت
صد آشیان که در حرم سینه ساختیم
شد غصه ای كه از دلمان تا ابد نرفت
شد غصه ای كه از دلمان تا ابد نرفت
هر قصه ای که با قلم سینه ساختیم
دنیا زینالی
تاریخ ثبت شعر : 1399/02/20
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
سینه ,ساختیم ,غم ,نبود ,ای ,آتش ,سینه ساختیم ,هر چه ,نبود و ,در حرم ,که در
درباره این سایت