همسفر
بر شانه ی بی حوصله بگذار سرت را
ای عشق ! فراموش نکن همسفرت را
وقتی که شبی قرعه بنام تو درخشید
فریاد بزن جار برقصان خبرت را
پرواز کن و اوج بگیر از غم این خاک
بگشای و در آغوش بکش بال و پرت را
ابری که به باران برسد مادر عشق است
من شعر شدم خوب ببین دور و برت را
هر جا که پر سایه سیمرغ تو افتاد
در من همه دیدند تمام اثرت را
ما مثل درختیم که درخاک نشستیم
پیدا کن از این خاکِ پریشان گهرت را
دنیا زینالی
تاریخ ثبت شعر : 1399/02/22
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
کن ,شعر ,عشق ,تو ,سایه ,جا ,سیمرغ تو ,تو افتاد در ,سایه سیمرغ ,پر سایه ,که پر
درباره این سایت