گم شده
دل من بی تو درآشوب جهان گم شده است
همه ی زندگی ام شعر و ترنّم شده است
لب این جام شراب و لب تو مثل هم اند
لب این جام شراب و لب تو مثل هم اند
توببخش بوسه زدم سوءِ تفاهم شده است
آتش عشق تو هی شعله به قلبم زد ومن
آتش عشق تو هی شعله به قلبم زد ومن
سوختم، ساختم، انگار دل هیزم شده است
مثل آن صاحب مصرم که دلش پس زده شد
مثل آن صاحب مصرم که دلش پس زده شد
پادشاه بوده و محتاح ترحم شده است
بازمن پشت همان دست که پوچ است زدم
وصل تو هم به گمانم که توهّم شده است
مثل آن بچه که با گریه پی مادر بود
دست دل رانگرفتی و دلم گم شده است
دردم این نیست که تو خانه خرابم کردی
دردم این نیست که تو خانه خرابم کردی
دردم این است دلت قسمت مردم شده است
حوریه قادری
تاریخ ثبت شعر : 1399/03/17
تاریخ ثبت شعر : 1399/03/17
شعر شمالی - فرشته گلدوست طالکوئی
تو ,گم ,هم ,شعر ,قادری ,دل ,گم شده ,استمثل آن ,شده استمثل ,آن بچه ,توهّم شده
درباره این سایت